تدفین جنینی

مزارها می‌توانند تراکم‌ جمعیت‌ در یک‌ منطقه‌ و نوع‌ زیست‌ آنها در زمان‌های‌ مختلف‌ را مشخص کنند.
شکی‌ نیست‌ که‌ پس‌ از مرگ‌، برای‌ جلوگیری‌ از به‌ وجود آمدن‌ بیماری‌های‌ مختلف‌ جسد متوفی‌ باید به‌ نحوی‌ از بین‌ برده‌ شود. به‌ این‌ علت‌ مکان‌هایی‌ برای‌ از بین‌ بردن‌ جسد به‌ وجود می‌آیند که‌ عمدتا گورستان‌ نام‌ می‌گیرند. نحوه‌ تدفین‌ نشان‌ از فرهنگ‌ و عقاید هر ملتی‌ دارد. مثلا در کشور هندوستان‌ بطور عمده‌ اجساد سوخته‌ می‌شوند، در کشور ژاپن‌ نیز همینطور. در اکثر کشورها، اجساد در داخل‌ زمین‌ دفن‌ می‌شوند. دو روش‌ دفن‌ کردن‌ و سوزاندن‌، روش‌های‌ رایج‌ در از بین‌ بردن‌ اجساد هستند. محل‌هایی‌ که‌ اجساد در آنجا دفن‌ می‌شوند گورستان‌ نام‌ می‌گیرد. این‌ گورستان‌ها معمولا چه‌ در درون‌ شهر و چه‌ بیرون‌ از آن‌، نشان‌ از وجود زندگی‌ در مقطعی‌ خاص‌ دارند. امروزه‌ گورستان‌ در خارج‌ از شهر و در مجاورت‌ آن‌ ساخته‌ می‌شود مانند بهشت‌زهرا که‌ نزدیک‌ شهر تهران‌ برای‌ ساکنان‌ آن‌ ساخته‌ شده‌ است‌. البته‌ مزارهایی‌ نیز به‌ صورت‌ پراکنده‌ در کنار امامزاده‌ها، مثل‌ امامزاده‌ طاهر یا گورستان‌های‌ کوچکتر مانند گورستان‌ ظهیرالدوله‌ یا ابن‌بابویه‌ نیز در داخل‌ شهر دیده‌ می‌شوند که‌ شاید روزگاری‌ در حومه‌ آن‌ قرار داشته‌اند اما به‌ مرور در اثر بزرگ‌ شدن‌ تدریجی‌، در محوطه‌ داخلی‌ شهر قرار گرفته‌اند.
اما وضعیت‌ گورستان‌ در قرون‌ گذشته‌،

تدفین جنینی

مزارها می‌توانند تراکم‌ جمعیت‌ در یک‌ منطقه‌ و نوع‌ زیست‌ آنها در زمان‌های‌ مختلف‌ را مشخص کنند.
شکی‌ نیست‌ که‌ پس‌ از مرگ‌، برای‌ جلوگیری‌ از به‌ وجود آمدن‌ بیماری‌های‌ مختلف‌ جسد متوفی‌ باید به‌ نحوی‌ از بین‌ برده‌ شود. به‌ این‌ علت‌ مکان‌هایی‌ برای‌ از بین‌ بردن‌ جسد به‌ وجود می‌آیند که‌ عمدتا گورستان‌ نام‌ می‌گیرند. نحوه‌ تدفین‌ نشان‌ از فرهنگ‌ و عقاید هر ملتی‌ دارد. مثلا در کشور هندوستان‌ بطور عمده‌ اجساد سوخته‌ می‌شوند، در کشور ژاپن‌ نیز همینطور. در اکثر کشورها، اجساد در داخل‌ زمین‌ دفن‌ می‌شوند. دو روش‌ دفن‌ کردن‌ و سوزاندن‌، روش‌های‌ رایج‌ در از بین‌ بردن‌ اجساد هستند. محل‌هایی‌ که‌ اجساد در آنجا دفن‌ می‌شوند گورستان‌ نام‌ می‌گیرد. این‌ گورستان‌ها معمولا چه‌ در درون‌ شهر و چه‌ بیرون‌ از آن‌، نشان‌ از وجود زندگی‌ در مقطعی‌ خاص‌ دارند. امروزه‌ گورستان‌ در خارج‌ از شهر و در مجاورت‌ آن‌ ساخته‌ می‌شود مانند بهشت‌زهرا که‌ نزدیک‌ شهر تهران‌ برای‌ ساکنان‌ آن‌ ساخته‌ شده‌ است‌. البته‌ مزارهایی‌ نیز به‌ صورت‌ پراکنده‌ در کنار امامزاده‌ها، مثل‌ امامزاده‌ طاهر یا گورستان‌های‌ کوچکتر مانند گورستان‌ ظهیرالدوله‌ یا ابن‌بابویه‌ نیز در داخل‌ شهر دیده‌ می‌شوند که‌ شاید روزگاری‌ در حومه‌ آن‌ قرار داشته‌اند اما به‌ مرور در اثر بزرگ‌ شدن‌ تدریجی‌، در محوطه‌ داخلی‌ شهر قرار گرفته‌اند.
اما وضعیت‌ گورستان‌ در قرون‌ گذشته‌، همچنین‌ نوع‌ تدفین‌ و نحوه‌ قرار گرفتن‌ جسد در گور بیانگر فرهنگ‌ مردمی‌ است‌ که‌ در موقعیت‌ مکانی‌ و زمانی‌ خاصی‌ قرار داشته‌ و زندگی‌ می‌کرده‌اند.
در ایران‌ و شاید در خیلی‌ از جاهای‌ دیگر به‌ وسیله‌ تحقیق‌ بر روی‌ گور و گورستان‌های‌ باستانی‌ یافت‌ شده‌، نوع‌ زندگی‌، فرهنگ‌ و آداب‌ و رسوم‌ ملل‌ قابلیت‌ بررسی‌ و پژوهش‌ می‌یابند.
در کشور ما با توجه‌ به‌ سابقه‌ قدمتی‌ آن‌، گورستان‌های‌ باستانی‌ زیادی‌ وجود دارند که‌ به‌ مرور بر اثر یک‌ حادثه‌ و اتفاق‌ یا بر پایه‌ مستندات‌ قبلی‌ کشف‌ و مورد بررسی‌ قرار می‌گیرند.
به‌ وسیله‌ همین‌ پژوهش‌ها ما با نوع‌ زندگی‌ مردمی‌ که‌ پیش‌ از ما در این‌ سرزمین‌ می‌زیسته‌اند می‌توانیم‌ آشنا شویم‌.
یکی‌ از بزرگترین‌ گورستان‌های‌ پیش‌ از تاریخ‌ کشور، بنا به‌ گفته‌ گروه‌ فرهنگی‌ علمی‌ باستان‌شناسی‌ سازمان‌ میراث‌ فرهنگ‌ کشورمان‌، گورستان‌ «آق‌ اولر» در منطقه‌ تالش‌ استان‌ گیلان‌ است‌. نوع‌ و بزرگی‌ مقبره‌ها که‌ به‌ صورت‌ مگالتیکی‌ سنگی‌کلان است‌ بیانگر نفوذ و حضور تمدن‌ سکایی‌ در این‌ منطقه‌ است‌ که‌ با کمک‌ بررسی‌های‌ به‌ عمل‌ آمده‌ به‌ زمانی‌ بسیار قبل‌تر از آغاز عصر آهن‌ تا دوره‌ ساسانی‌ باز می‌گردند.
جای‌ تعجب‌ ندارد اگر تعداد این‌ گورستان‌ها در شمال‌ کشور بخصوص‌ گیلان‌ زیادتر باشد، چرا که‌ نزدیکی‌ به‌ دریاچه‌ خزر و آب‌ و هوایی‌ معتدل‌ و مرطوب‌ همواره‌ برای‌ سکنی‌ گزیدن‌ یکی‌ از اولین‌ موارد انتخابی‌ بوده‌اند.
یکی‌ دیگر از گورستان‌های‌ باستانی‌ گیلان‌ در روستای‌ خاص‌ کول‌ قرار دارد که‌ علاوه‌ بر گورهای‌ پس‌ از هخامنشی‌ کشف‌ شده‌، تعداد ۹ گور نیز یافت‌ شده‌اند که‌ طی‌ بررسی‌ها با توجه‌ به‌ هدایای‌ داخل‌ قبور و البته‌ نوع‌ تدفین‌، این‌ گمان‌ وجود دارد که‌ این‌ گورها نیز مربوط‌ به‌ دوره‌ هخامنشی‌ بوده‌ باشد.
تعداد شش‌ عدد از آنها مربوط‌ به‌ کودکان‌ زیر ۱۵ سال‌ است‌ و به‌ صورت‌ چمباتمه‌ یا طاق‌باز دفن‌ شده‌اند.
در روستای‌ «چره‌» نیز که‌ از روستاهای‌ شمالی‌ کشور است‌ گورستانی‌ کشف‌ شده‌ است‌ که‌ سن‌ تخمینی‌ اجساد بین‌ ۲۰ تا ۳۰ سال‌ گمان‌ می‌رود و ابزار تدفین‌ شده‌ با آنها، شامل‌ آلات‌ جنگی‌ مانند سرنیزه‌ و خنجر است‌ که‌ برخلاف‌ ظروف‌ سفالی‌ دفن‌ شده‌ در روستای‌ خاص‌ کول‌ هستند.
گورستانی‌ نیز با قدمت‌ تخمینی‌ سه‌ هزار ساله‌ و با مساحتی‌ تقریبا به‌ اندازه‌ بهشت‌زهرای‌ تهران‌ در بخش‌ غربی‌ استان‌ گیلان‌ در تالش‌ کشف‌ شده‌ است‌ که‌ یافتن‌ دست‌ نوشته‌یی‌ به‌ زبان‌ اوراتویی‌ بر اهمیت‌ آن‌ می‌افزاید. گرچه‌ بنا به‌ محیط‌ مرطوب‌ گیلان‌ و با توجه‌ به‌ این‌ مساله‌ که‌ خانه‌ها احتمالا از چوب‌ بوده‌اند، جست‌وجو برای‌ تشخیا نوع‌ معماری‌ آن‌ زمان‌ در این‌ مکان‌ کمی‌ مشکل‌ به‌ نظر می‌آید ولی‌ اخیرا پیدا شدن‌ تنور و دیواره‌های‌ خشتی‌ این‌ مساله‌ را مورد تردید قرار داده‌ است‌.
تا مدت‌های‌ مدیدی‌ حوزه‌ سفید رود و سد منجیل‌ به‌ علت‌ وجود سرو هزار ساله‌اش‌ شناخته‌ می‌شده‌ اما امروزه‌ بررسی‌های‌ باستان‌ شناختی‌ و وجود گورستان‌های‌ باستانی‌ و سردابه‌های‌ تاریخی‌ و تپه‌های‌ باستانی‌ کشف‌ شده‌، قدمتی‌ بیش‌ از هزار سال‌ را برای‌ این‌ مکان‌ پیشنهاد می‌دهند که‌ نشان‌ از حضور دیرباز جمعیت‌ انسانی‌ در نواحی‌ شمالی‌ کشور می‌دهد.
یکی‌ دیگر از مکان‌هایی‌ که‌ امروزه‌ از نظر باستان‌شناسی‌ حرف‌ اول‌ را می‌زند، شهر سوخته‌ با گورستانی‌ دارای‌ سی‌ تا چهل‌ هزار گور است‌ که‌ در ۵۶ کیلومتری‌ شهر زابل‌ در استان‌ سیستان‌ و بلوچستان‌ و در حاشیه‌ جاده‌ زابل‌ به‌ زاهدان‌ قرار داشته‌ و قدمتی‌ در حدود ۵۰۰۰ سال‌ برای‌ آن‌ تخمین‌زده‌ می‌شود.
این‌ شهر در آتش‌سوزی‌ در دوره‌ زمانی‌ بین‌ سال‌های‌ ۲۷۵۰ تا ۳۲۰۰ قبل‌ از میلاد از بین‌ رفته‌ و نام‌ خود را نیز امروزه‌ از این‌ آتش‌سوزی‌ دارد. در کاوش‌های‌ صورت‌ گرفته‌ در گورستان‌ این‌ شهر، مشخص شده‌ که‌ مردمان‌ آن‌ زمان‌ مردگان‌ خود را به‌ صورت‌ چمباتمه‌ در گور نهاده‌ و در کنار وی‌ اشیایی‌ نیز قرار می‌داده‌اند که‌ بیانگر اعتقاد این‌ مردم‌ به‌ زندگی‌ پس‌ از مرگ‌ بوده‌ است‌.
با توجه‌ به‌ وجود جمجمه‌های‌ بزرگ‌ ناشی‌ از وجود بیماری‌ هیدروسفالیک‌ به‌ نظر می‌رسد که‌ مردم‌ این‌ شهر بسیار پایبند ازدواج‌های‌ فامیلی‌ بوده‌اند و همچنین‌ وجود اسکلت‌هایی‌ با مهره‌های‌ دارای‌ چسبندگی‌، نظریه‌ کار سنگین‌ در این‌ شهر را مطرح‌ می‌کند که‌ به‌ یک‌ میزان‌ در زن‌ و مرد دیده‌ شده‌اند. یکی‌ از گورهای‌ کشف‌ شده‌ متعلق‌ به‌ فردی‌ است‌ که‌ نحوه‌ تدفین‌ آن‌ به‌ صورت‌ سروته‌ و علت‌ مرگ‌ نیز فرورفتن‌ شیئی‌ نوک‌تیز به‌ سر بوده‌ است‌ که‌ شاید نوعی‌ از روش‌های‌ اعدام‌ در آن‌ زمان‌ بوده‌ و عمل‌ تدفین‌ سرو ته‌ نیز به‌ نوعی‌ بیانگر اعتراض‌ مردمی‌ به‌ فرد خاطی‌ و در واقع‌ رفتن‌ به‌ دنیای‌ دیگر با وضعیتی‌ نامطلوب‌ است‌.گور دخمه‌ یکی‌ از اشکال‌ گور است‌ که‌ بیشتر در دوران‌ هخامنشی‌ دیده‌ شده‌ و برپایه‌ اعتقادات‌ آن‌ دوران‌ مبنی‌ بر پاک‌ نگاه‌داشتن‌ خاک‌ و در واقع‌ عناصر اربعه‌ بوده‌ که‌ اجساد در مکان‌هایی‌ سرباز قرار گرفته‌ و توسط‌ حیوانات‌ از بین‌ برده‌ می‌شده‌اند. با این‌ وجود اخیرا یک‌ روستای‌ هخامنشی‌ در منطقه‌ سد سیوند تنگه‌ بلاغی‌ که‌ در ۹ کیلومتری‌ پاسارگاد واقع‌ شده‌، کشف‌ شده‌ که‌ گور افراد زیسته‌ در آن‌ در اطراف‌ روستا بوده‌ و نحوه‌ تدفین‌ آنها با توجه‌ به‌ اینکه‌ معمولا هخامنشیان‌ گورهای‌ خود را به‌ صورت‌ گور دخمه‌ می‌ساخته‌اند تفاوت‌ داشته‌ و مردم‌ دامنه‌ کوه‌ را برای‌ گورستان‌ انتخاب‌ کرده‌اند. گرچه‌ نحوه‌ تدفین‌ که‌ به‌ صورت‌ چمباتمه‌یی‌ بوده‌ و جسدها به‌ صورت‌ جنینی‌ در خاک‌ قرار گرفته‌اند که‌ این‌ نوع‌ تدفین‌ در دوره‌ عصر آهن‌ رایج‌ بوده‌ ولی‌ ظروف‌ مکشوفه‌ زمان‌ را دوران‌ هخامنشی‌ اعلام‌ می‌کند.
در ۵۱ کیلومتری‌ شهر سمنان‌ نیز گورستان‌ باستانی‌ خرند به‌ علت‌ سالم‌ ماندن‌ اسکلت‌ها از اهمیت‌ خاصی‌ برخوردار است‌. نوع‌ قرار گرفتن‌ دسته‌ سفال‌هایی‌ که‌ در گور گذاشته‌ شده‌اند نشان‌ می‌دهد که‌ اجساد با دست‌ راست‌ در داخل‌ گور قرار می‌گرفته‌اند و در درون‌ ظروف‌ سفالی‌ کنار آنها با توجه‌ به‌ پیدا شدن‌ استخوان‌ ران‌ گوسفند، این‌ گمان‌ می‌رود که‌ حیات‌ پس‌ از مرگ‌ جسم‌ برای‌ این‌ قوم‌ اهمیت‌ بسزایی‌ داشته‌ است‌. در این‌ گورستان‌، گور ۵ مرد که‌ به‌ صورت‌ طاقباز و در کنار هم‌ دفن‌ شده‌اند کشف‌ شده‌ که‌ در سمت‌ راست‌ آنها سرنیزه‌یی‌ قرار گرفته‌ و خنجری‌ هم‌ به‌ کمر دارند و سرهایشان‌ روی‌ کتف‌ راست‌ خم‌ است‌ که‌ این‌ مشابهت‌ در نوع‌ تدفین‌ نشان‌ می‌دهد احتمالا بین‌ مرگ‌ آنها، همزمانی‌ بوده‌ و با آیینی‌ خاص‌ دفن‌ شده‌اند.
گورهایی‌ نیز در منطقه‌ گنداب‌ در نزدیکی‌ خرند یافت‌ شده‌اند که‌ آنها نیز به‌ صورت‌ چمباتمه‌یی‌ بوده‌ و سلاح‌های‌ دفن‌ شده‌ با آنها بیانگر این‌ است‌ که‌ در دومین‌ عصر دوره‌ آهن‌ یعنی‌ ۸۵۰ تا ۱۲۵۰ پیش‌ از میلاد در این‌ محل‌ جنگ‌ و درگیری‌ انجام‌ شده‌ که‌ به‌ مرور به‌ صلح‌ انجامیده‌ است‌. تفاوت‌ سلاح‌های‌ کشف‌ شده‌ در این‌ گورها با گور آن‌ پنج‌ مرد در خرند و همچنین‌ نوع‌ قرار گرفتن‌ در گور می‌تواند بازگوی‌ تفاوت‌ زمانی‌ بین‌ این‌ افراد باشد.
یکی‌ از مواردی‌ که‌ شاید برای‌ پایتخت‌نشینان‌ جالب‌ باشد، وجود گورستانی‌ باستانی‌ در تپه‌های‌ قیطریه‌ است‌.
تهران‌ با آنکه‌ پیشینه‌یی‌ ۲۰۰ ساله‌ دارد اما در بررسی‌هایی‌ که‌ پس‌ از آذر ۱۳۴۷ در تپه‌های‌ قیطریه‌ صورت‌ گرفت‌، برای‌ آن‌ قدمت‌ ۱۲۰۰ سال‌ قبل‌ از میلاد تخمین‌ زده‌ شد. در حدود ۳۵۰ گور باستانی‌ در ۸۰۰۰ متر مربع‌ که‌ به‌ صورت‌ تدفین‌های‌ یک‌ نفره‌ و دو نفره‌ و به‌ شکل‌ جنینی‌ دفن‌ شده‌ بودند، کشف‌ شدند که‌ برای‌ دفن‌ آنها جهت‌ خاصی‌ در نظر گرفته‌ نشده‌ بود. تعدادی‌ از آنها به‌ پهلوی‌ چپ‌ دفن‌ شده‌اندکه‌ شاید زمان‌ دفن‌ را به‌ هنگام‌ طلوع‌ آفتاب‌ نشان‌ می‌داده‌ و تعدادی‌ هم‌ به‌ پهلوی‌ راست‌ و چیزی‌ در حدود ۱۰ درصد به‌ صورت‌ چمباتمه‌یی‌ و نیز تعدادی‌ هم‌ به‌ پهلو و به‌ گونه‌یی‌ که‌ صورتشان‌ رو به‌ آفتاب‌ نیمروز باشد دیده‌ می‌شوند. در کنار این‌ اجساد اشیایی‌ مانند انگشتر، کارد، گوشواره‌ و سنجاق‌ سر و… پیدا شده‌ است‌ که‌ اعتقاد پس‌ از مرگ‌ آنها را تایید می‌کند و همچنین‌ سفال‌هایی‌ که‌ رواج‌ صنعت‌ سفالگری‌ موسوم‌ به‌ سفال‌ خاکستری‌ در آن‌ زمان‌ را نشان‌ می‌دهد.
از روی‌ آثار باقیمانده‌ می‌توان‌ نتیجه‌ گرفت‌ که‌ قومی‌ مهاجر از مسیری‌ که‌ بعدها جاده‌ ابریشم‌ نام‌ گرفت‌ به‌ تهران‌ کنونی‌ وارد شده‌ و با مردمانی‌ که‌ از نظر تمدن‌ دارای‌ پیشرفت‌ درخور توجه‌ بوده‌اند، درگیری‌ پیدا کرده‌ و پس‌ از غلبه‌ بر آنها، خانه‌های‌ خود را بر ویرانه‌های‌ قوم‌ پیشین‌ بنا نموده‌ و بعدها نیز این‌ منطقه‌ را به‌ گورستان‌ تبدیل‌ کرده‌اند.
در تحقیق‌ گروهی‌ باستان‌شناسان‌ ژاپنی‌ در کوهپایه‌های‌ گیلان‌ و منطقه‌ املش‌، جمجمه‌هایی‌ یافته‌ شده‌اند که‌ با جمجمه‌های‌ کشف‌ شده‌ در تپه‌های‌ قیطریه‌، مشابهت‌ ژنتیکی‌ دارند و این‌ گمان‌ می‌رود که‌ یا این‌ قوم‌ نیز بر اؤر برخورد با اقوام‌ دیگر به‌ سمت‌ شمال‌ کشور رانده‌ شده‌اند یا به‌ صورت‌ ییلاق‌ و قشلاق‌ به‌ سمت‌ شمال‌ کشور تردد داشته‌اند.
در گذشته‌ نیز، بزرگان‌ به‌ تصور به‌ یاد ماندن‌، برای‌ خود دستور ساخت‌ مقبره‌هایی‌ می‌داده‌اند که‌ تعدادی‌ از آنها امروزه‌ نیز موجودند . که‌ این‌ مزارها خارج‌ از سیستم‌ گورستانی‌ بوده‌ و معمولا دارای‌ سنگ‌ قبرهای‌ مخصوص‌ بوده‌اند که‌ در برابر پدیده‌های‌ طبیعی‌ مقاومت‌ بیشتری‌ داشته‌ باشند اما از نظر نوع‌ تدفین‌، با توجه‌ به‌ اعتقادات‌ مرسوم‌ و رایج‌، با قوم‌ همزمان‌ خود مطابقت‌ لازم‌ را دارا هستند.

 

 

خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415


برچسب‌ها: آموزش روش تدفین آیین تدفیندفینه علوم باستانی قبر گبری گنج

تاريخ : 8 / 6 / 1395 | | نویسنده : کوروش |

https://sites.google.com/site/azturkoglu/fay/tadfin11.jpg

انسان در طول تاریخ اجتماعات به اشکال گوناگون مردگانش را دفن کرده است. شکل‌هایی از تدفین وجود دارد که با هنجارهای فرهنگ ایرانی واسلامی ما ناهمخوان است. با این حال نباید فراموش کرد که ملت‌هایی هم هستند که فرهنگ تدفین ما را نمی‌پسندند. دراین میان اما مرگ بی‌پرواترین و صریح‌ترین سویه‌ی زندگی و یک واقعیتِ مسلم است. به این جهت یکی از مشکلات انسان‌ها همواره این بوده است که مردگان‌شان را چگونه و کجا دفن کنند.

در کهن‌ترین شکل تدفین ، جنازه را در حالت جنینی دفن می‌کردند پیشینه‌ی کهن‌ترین گورهایی که تاکنون یافت شده است، به پنجاه هزار سال پیش از میلاد مسیح می‌رسد. در کهن‌ترین شکل تدفین ، در عصر پیشاسنگی جنازه را مانند جنین در شکم مادر به پهلو در یک گور سنگی می‌خواباندند.

 تدفین به شکل جنین از یک سو این توهم را ایجاد می‌کرد که جنازه به خواب فرورفته است و از سوی دیگر از امید به بیداری و تولدی دیگر پس از رستاخیز نشان داشت. اجداد ما در آن دوران بسیار دور جنازه‌ی مردگان را طناب‌پیچ می‌کردند. احتمالاً به این دلیل که می‌ترسیدند مردگان زنده شوند و سراغ زندگان بیایند.

مراسم تدفین در فرهنگ‌های کهن که پیشینه‌شان به سه هزار و پانصد سال پیش از میلاد مسیح می‌رسد بسیار اهمیت داشت. گورهایی عظیم به طول دوازده متر که با تخته‌سنگ بنا می‌کردند از اهمیت تدفین در این فرهنگ‌ها نشان دارد.

در این گورها یک‌صد جنازه جا می‌گرفت و روی آن را با خاک می‌پوشاندند. چنین گورهای عظیمی به بناهای باشکوه شباهت داشت و ساختن آن‌ها وقت و هزینه‌ی زیادی می‌طلبید. درسده‌های میانه، پیش از آغاز دوران روشنگری که همه چیز با افسانه درآمیخته بود، برخی اروپائیان، از جمله آلمانی‌ها اعتقاد داشتند که این گورها راغول‌ها برای خودشان ساخته‌اند.
در یونان قدیم مردگان را در تابوتی از سنگ آهک قرار می‌دادند و این تابوت سنگی را سارکوفاگوس یا «گوشتخوار» می‌خواندند. واژه‌ی تابوت در برخی زبان‌ها مانند آلمانی و فرانسه را بعدها از همین واژه‌ی سارکوفاگ استخراج کردند.
در قرون وسطی گمان می‌بردند که روح انسان در قلب او جای دارد. از این رو برخی پادشاهان و هنرمندان بزرگ وصیت می‌کردند که قلب‌شان را جداگانه دفن کنند. ریچارد شیردل، ناپلئون بناپارت، دانته و شوپن از مشاهیری‌اند که قلب آنان
جداگانه دفن شده است.

در کنعان و ایران ، جنازه‌ی میت را در غار یا در دل کوه قرار می‌دادند در کنعان و در ایران، جنازه‌ی میت را در غار یا در دل کوه قرار می‌دادند. در نقش رستم، در سینه‌ی کوه مقبره‌های عظیمی از دوران هخامنشی و ساسانی به
یادگار مانده است.
داریوش کبیر، اردشیر، داریوش دوم و خشایارشا را در دل کوه دفن کرده‌اند.پس از تصلیب مسیح ، جنازه‌ی او روی زمین مانده بود. روایت است که ژوزفِ آریماتئا، از یاران مسیح، گور خود را که در غاری قرار داشت به مسیح بخشید و جنازه‌ی او را در آن غار نهادند. مسیحیان اعتقاد دارند که مسیح، سه روز بعد زنده شد و از این غار به آسمان عروج کرد. این واقعه که در کتاب مقدس آمده است به روایتِ عید پاک شهرت دارد و منشأ مهم‌ترین عید مسیحی‌ست.

حوالی ستودان‌ها، هزاران کلاغ و مراغ لاشه‌خوار در پرواز بودند مردگان را فقط در خاک یا در دل کوه‌ها دفن نمی‌کردند. در فرهنگ ایرانی – زرتشتی تدفین در هوا مرسوم بود. در این آئین زمین و آتش تبرکی دارد و روح که از بدن انسان بیرون رفت پیکر مرده بسیار پلید و ناپاک است و هر چیز را آلوده می‌کند. به همین جهت مرده را نباید به خاک یا به آتش سپرد.

    زرتشتیان از زمان ساسانیان هر جا که بودند دخمه‌هایی می‌ساختند و مرده را به آن‌جا
    می‌بردند و در هوای آزاد، کنار دیواری می‌نهادند تا مرغان شکاری و حیوانات
    درنده آن‌ها را بدرند و متلاشی کنند و وقتی که فقط استخوانی از مرده باقی
    می‌ماند، استخوان او را برمی‌داشتند و در محوطه‌ی کوچکی می‌گذاشتند و به آن
    «ستودان» می‌گفتند که به روایت استاد فقید، سعید نفیسی مخفف کلمه‌ی
    استخوان‌دان است.

    استاد نفیسی در خاطرات دوران جوانی‌اش از برخی اعتقادات خاص زرتشتیان یاد
    می‌‌کند. اگر کلاغ یا لاشخور چشم راست مرده را درآورده بود، گمان می‌کردند
    مرده آمرزیده‌تر است. اگر دست راست زودتر از بدن جدا می‌شد، باز هم مرده
    آمرزیده‌تر بود. اگر مرده را کنار دیوار دخمه‌ای می‌ایستاندند و تعادل خود
    را از دست می‌داد و برای مثال به پشت می‌افتاد، آمرزیده‌تر بود تا این که
    به رو افتاده باشد.

    اگر روی پای خود می‌افتاد یا به حال نشستن درمی‌آمد، گمان می‌کردند روح او
    معذب است. بدتر از همه مرده‌ای بود که سرش از تنش جدا می‌شد. بدیهی‌ست که
    حوالی این دخمه‌ها همیشه هزاران کلاغ و مرغان لاش‌خوار در پرواز بودند.

    در آمریکای شمالی، در فلوریدا قبیله‌ی سمیول از قبایل سرخپوست مردگانش را در
    تنه‌ی پوک درختان می‌گذاشت تا به تدریج تجزیه شود. برخی قبایل سرخپوست
    هنگام کوچ از جایی به جایی دیگر مردگان‌شان را روی زمین می‌گذاشتند و به
    کوچ خود ادامه می‌دادند.

    پیش می‌آمد که سالخوردگان این قبایل، وقتی هنگام مرگ‌شان فرامی‌رسید، از قبیله
    جدا می‌شدند و به کوه می‌زدند و در آرامش و در انزوا می‌مردند. جنازه‌ی
    آنان در همان محل می‌ماند تا به تدریج تجزیه شود و از بین برود.

تدفین در آب در تبت، هرگاه زنان باردار و جذامیان می‌مردند، جنازه‌ی آنان را به رود
    می‌سپردند. وایکینگ‌ها نعش مردگانشان را سوار قایق کوچکی می‌کردند و به آب
    می‌سپردند. در آلمان اخیراً تدفین در آب مرسوم شده است. در این نوع تدفین
    جنازه‌ را ابتدا می‌سوزانند و سپس خاکستر آن را در ظرفی قرار می‌دهند که در
    آب حل می‌شود. ظرف را به آب می‌سپارند.

هندوها و ژرمن‌ها، مرده‌هایشان را می‌سوزاندند در هندوستان، سوزاندن مرده‌ها مرسوم‌ترین شکل تدفین است. هزار و پانصد سال
    پیش از میلاد مسیح ژرمن‌ها مرده را می‌سوزاندند و خاکستر آن را به همراه
    اشیای زینتی که از مرده به جای مانده بود، در یک ظرف گلی ساده جمع
    می‌کردند. در میان هندوها رسم است که وقتی کسی می‌میرد، اگر دارای فرزند است، پسر ارشد
    می‌بایست آتش را بیفروزد. هندوها اعتقاد دارند که روح مرده با سوزندان جسم
    او آزاد می‌شود.

    در غرب سوزاندن مرده مرسوم است. خاکستر مرده و برخی حیوانات خانگی را در ظرفی می‌نهند و این ظرف را به خاک می‌سپارند. در همه‌ی فرهنگ‌ها، تدفین با مذهب درآمیخته است

    ‌مراسم تدفین از یک سویه‌ی تسلی‌دهنده برای بازماندگان برخوردار است. در زمان
    رومی‌ها وقتی مرده‌ای در آتش می‌سوخت، بازماندگان از دیدن دودی که از
    جنازه‌ برمی‌خاست تصور می‌کردند که روح مرده همراه با آن دود به آسمان
    می‌رود و با این فکر خود را تسلی می‌دادند در حالی‌که بعدها با آمدن مسیحیت
    و اسلام سوزاندن مرده، نشانگر بی‌احترامی به جسم انسان بود.

    بهتر بود که جسم انسان را در کفن بپیچانند یا در تابوت بگذارند و در قبر قرار دهند تا روز رستاخیز فرارسد و معاد اتفاق بیفتد. به همین جهت پس از فراگیر شدن مسیحیت در اروپا، سوزاندن جنازه‌ها که تا پیش از آن مرسوم بود ورافتاد و به همین شکل پس از غلبه‌ی مسلمانان بر ایرانیان نهادن جنازه‌‌ها در دخمه‌ها منسوخ شد.

    در قرون وسطی تنها زنانی را که به جادوگری متهم می‌شدند، پس از محاکمه در
    محاکم تفتیش عقاید با آتش می‌سوزاندند. دلیل می‌آوردند که با این تمهید روح
    شیطانی و پلید جادوگران همراه با جسم‌شان برای همیشه نابود شود.

    با توجه به دگرگونی باورها و آئین‌های تدفین در تاریخ اجتماعات می‌توانیم
    بگوییم که در همه‌ی فرهنگ‌ها تدفین با مذهب درآمیخته و به همین جهت با
    تغییر مذهب، آیین تدفین نیز دگرگون می‌شده است.

تدفین در زمانه‌ی ما مسلمانان و یهودیان با سوزاندن مرده مخالف‌اند. در اسلام و یهودیت می‌بایست مرده را حتماً در خاک دفن کرد. در یهودیت هر گور، تنها به یک جنازه اختصاص دارد.

    اما در ایران با افزایش جمعیت، به تدریج از اوایل دهه‌ی پنجاه خورشیدی گورهای دو و سه طبقه به وجود آمد. پیش می‌آید که اعضای یک خانواده را در یک گور سه طبقه قرار دهند. سنگی به نام سنگ لحد هر یک از این طبقات را از هم جدا می‌کند و به هر مرده یک سنگ قبر مجزا تعلق می‌گیرد.

    در اسلام و یهودیت، نبش قبر جایز نیست و اصولاً شایسته نیست که آرامش مردگانبه هم بخورد. گورستان در این مفهوم یک خانه‌ی ابدی‌ و از برخی لحاظ پندآموزاست.
    گورستان اهل تسنن، ساده است و پیش می‌آید که گورها بی‌نام و نشان باشند و تنها سنگی ساده بر آن بنهند. در مراکش سنگ قبر را به اندازه‌ی قامت مرده می‌تراشند و جز این هیچ نام و نشانی از مردگان باقی نمی‌گذارند.

اما در فرهنگ ایرانی و اسلامی ، آرامگاه و سنگ قبر اهمیت دارد، چنان‌که بسیاری از آرامگاه‌ها از نظر معماری و بسیاری از سنگ‌ قبرها از نظر خوشنویسی، شاهکارهایی به شمار می‌آیند.
پس از دوران روشنگری در غرب، سوزاندن جنازه‌ها از نو مرسوم شد. کلیسای
کاتولیک تا سال‌ها با این نوع تدفین مخالف بود. با این حال در سال ۱۹۶۹ به دلیل کمبود جا ، کلیسا مجبور شد با سوزاندن جنازه موافقت کند.

سوزاندن جنازه و دفن خاکستر آن ، به مراتب ارزان‌تر از تهیه‌ی تابوت و اجاره‌ی یک گور به مدت پنج تا سی سال است. به همین جهت بسیاری از اشخاص در غرب وصیت می‌کنند که بعد از مرگ جنازه‌ی آنان را بسوزانند.

در ایتالیا و در هلند، مرده را الزاماً نمی‌بایست در گورستان دفن کرد. اما در بسباری از کشورها مانند ایران، آلمان و فرانسه، مرده باید حتماً در گورستان دفن شود و برای این کار، بازماندگان به جواز دفن نیاز دارند.

در آلمان تا سال ۲۰۰۳ ‌مرده را حتماً می‌بایست در تابوت بگذارند و دفن کنند. اما در سال ۲۰۰۳ این قانون را برداشتند و اکنون مسلمانان می‌توانند مشروط بر موافقت سازمان گورستان، مرده‌هایشان را در کفن‌ بپیچانند و به خاک بسپرند.

https://sites.google.com/site/azturkoglu/fay/tadfin22.jpg

خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415


برچسب‌ها: آموزش روش تدفین آیین تدفین ایران باستان دفینه علوم باستانی قبر گبری گنج

تاريخ : 6 / 6 / 1395 | | نویسنده : کوروش |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 1251 صفحه بعد

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • وب تریلر فیلم
  • وب ساح
  • وب احسان
  • وب باشگاه خبرنگاران